موفقیت

هفته قبل توی کارگاه فرزندپروری به بچه ها تمرینی دادم و دو تا سوال ازشون پرسیدم. با اینکه بحثش خیلی مفصله اما میخوام یه تیکه شو اینجا بگم.
پرسیدم
۱. به عنوان یک والد چه آرزوهایی برای کودکت داری؟ یا دوست داری کودکت در آینده چه جور آدمی بشه؟
۲. در مسیر رشد کودکت چه کارهایی باید انجام بدی که به این اهدافت برسی؟

جواب بیشتر بچه ها این بود: موفق باشه

نکته اینجاست که بیشتر جواب هاشون کلی بود.
و مسئله اینه که موفق بودن از دیدگاه چه کسی؟ والد یا کودک؟
و اینجا است که چالش های والدین شروع میشه و باید اول کاری سنگ هاشون با خودش وا بکنند.

کی میتونه بگه آشپز رستوران موفقیتش کمتر از یک پزشکه؟
یا کی ادعا داره که رضایت یک استاد دانشگاه از یک معلم بیشتره؟
یا کی گفته که یه مهندس بیشتر از یک طراح لباس پول درمیاره؟

خیلی وقت ها هم چیزهایی که برای کودکم میخوام با رفتارهام تناقض داره.
مثلا میخوام بچه ام سلامت باشه اما صبح و شب جلوش دعوا راه میندازم یا با آدم هایی رفت و آمد میکنم که مرتب آیه یاس می خونند و از غمگینی و بدبختی مردم حرف میزنند و حواسم به سلامت روان کودکم نیست.
یا میخوام در آینده بتونه حقش رو بگیره و سرش کلاه نره اما خودم به عنوان الگوی جلوی چشمش نمیتونم به راننده تاکسی بگم داری کرایه زیاد میگیری.

میخوام بگم باورهای ما درباره بزرگ کردن بچه مون ممکنه اشتباه باشه یا اگر درسته ممکنه با رفتارها و معاشرت هامون تناقض داشته باشه یا اصلا وصله ناجور باشه و به مدل بچه ما نخوره