دورهمی علمی

دیشب یکی دیگه از شب های روشن ما در دورهمی علمی بود
این بار در بندرعباس دلنشین، با حضور دوستان قدیمی و جدید و به صرف تخمه داغ که طرفدار زیاد داره اینجا
 یکی از بچه ها پرسید دورهمی ساعت چند تموم میشه؟
گفتم: تا وقتی آخرین نفرتون بلند بشید و برید

و این فلسفه مونه: بشینیم تا سوال ها تموم بشه چون همه این لحظه ها غنیمته، که بپرسیم و بشنویم و یاد بگیریم از هم.
برای ایرانمون
برای کودکان ایرانمون .
بماند به یادگار از شبی که هوا از نظر من بهاری بود و به عقیده دیگران گرم و همه جا آنقدر تاریک بود که این عکس رو با اعمال شاقه گرفتیم. آخر سر هم با امیرعلی هشت ساله پسر یکی از بچه ها یه دست فوتبال زدیم و زهرای عزیز که تنها کسی بود که با لباس بندری اومد پیشمون