راه ارتباطی

مامان:
تو جلسه با خانم دکتر چیکار کردید؟
کودک:
با همدیگه فیلم ساختیم
مکالمه_واقعی

ارتباط گرفتن با همه بچه ها آسون نیست
معتقدم هر بچه ای قلقی داره و قلق بعضی از بچه ها سخت پیدا میشه. اما میشه

همیشه به پدر و مادرها میگم:
بگردید پیدا کنید که بچه شما چه ابزارهایی در اختیارتون میذاره برای ارتباط.
کجاها داره به شما چراغ سبز نشون میده
یه بچه ای ممکنه عاشق آشپزی باشه، یکی کشته و مرده بازی کامپیوتری، یکی اهل کتاب، یکی دوست داره زیاد حرف بزنه، یکی دوست داره همیشه آچار به دست باشه.

حالا
اگر منِ مادر معتقدم پسر رو چه به آبمیوه درست کردن.
اگر منِ پدر میگم اصلا با این بازی های کامپیوتری حال نمیکنم

حرف من اینه که بچه ها، شما نیستند. آنها کپی پیست ما نیستند.
شهر آبا و اجدادی مون نیستند که کوچه و پس کوچه اش رو بشناسیم.
یک جزیره ناشناخته اند که چند سال فرصت داریم آنها رو کشف کنیم
کشف یعنی دقیق مشاهده کنیم، یادداشت کنیم، بگردیم، همه جا رو بگردیم، همه چیز رو.
اما حواسمون باشه یه جزیره ممکنه فقط سنگ داشته باشه، یکی جنگلیه و یکی پر از آتشفشان.
.
بعد که منابع و ابزارها و استعدادهای آن رو پیدا کردیم با همون ها کانال ارتباطی بزنیم.

اگر راه ارتباطی بچه من غذاست، اگر والد خلاقی باشم حتی میتونم با آشپزی فلسفه هم بهش آموزش بدم.
میتونیم با آچار و پیچ گوشتی حل مسئله یاد بدم.
میتونم با بازی کامپیوتری کنترل هیجان یاد بدم

بریم اصول ارتباط رو یاد بگیریم، مهارت های زندگی رو یاد بگیریم حالا با وفاداری به اصول و با هر روش و ابزاری که بچه مون در اختیار ما میذاره به دنیای او وارد بشیم.

حواسمون باشه تنها راه مراقبت از بچه ها در نوجوانی طناب ارتباطی شما با اوست.
تا چشم به هم بزنید فرصت تون برای ساخت این طناب تموم میشه و از بازی می افتید بیرون.