شهر

وقتی از بعضی ها میپرسند کجایی هستی؟
میگه: بابام مال فلان شهره، مامانم مال شهر فلان

اما یه جواب سر راست به این سوال ندارند.

حالا جواب من به این سوال اینه: من شیرازی هستم

اومدم بگم تعلق داشتن به یک شهر میتونه یکی از منابع احساس های خوب باشه

فقط در شیراز هست که میتونم راحت با لهجه حرف بزنم و چشمان کسی گرد نمیشه

فقط اونجاست که میشه خوراکی هایی رو خرید که تو رو به بوهای نوستالژیک خونه مادربزرگ وصل میکنه

قدم زدن در کوچه ها و محله هاش یکی یکی خاطره هایی رو برات زنده میکنه، از آدم های دور و نزدیک، از خنده ها و ناراحتی ها
و چه غم انگیزه اگر خاطره نداشته باشیم از وطن مون
.
آدم های آشنا زیاد میبینی و این برای تو امنیت میاره،
چون همیشه تلفنی، آدمی، مغازه داری، همسایه ای هست که با یه آشنا به تو وصل میشه و میتونه به دادت برسه

بوها، صداها، چهره ها و منظره ها جایی در مغز تو طوری پردازش شدند که اون شهر رو جزئی از دارایی هات میکنند و قلبت می تپه که قدمی براش برداری، کاری براش بکنی

وطن داشتن از یه خونه شروع میشه، میرسه به یک محله، بعد شهر و بعد یک کشور.

اجازه بدیم بچه ها طعم وطن داشتن رو بچشند. اجازه بدیم جایی رو داشته باشند که بعدا وسط هیاهوی زندگی روزمره به آرامشش پناه ببرند

امروز روز شیرازه. جایی که طبیعت دست از سر شهر بر نمیداره