تحویل سال

چند دقیقه قبل از سال تحویل عکسی گرفتم، قابی که برای من معنی نود و نه میده:
خودم
آینه ایی که جرات رو به رو شدن با خود واقعی ام رو میده
گلی که برام نماد حیاط و شیرازه
یه خونه
و پس زمینه ای از کتاب.

این قاب قشنگیه که بقیه می بینند
اما چیزی که نمی بینند اشتباه ها و ناامیدی ها و خستگی ها و سردرگمی هاست‌.
زندگی همینه دیگه

الان که دارم اینها رو مینویسم منتظرم بچه ها بیان چون جلسه تمرینی درمان اضطراب داریم
رو به روم درخت های نارنج به بهار نشسته اند
صدای پرنده میاد
جناب زنده وکیلی هم داره میگه: تو میر عشقی عاشقان بسیار داری، پیغمبری با جان عاشق کار داری.
دیشب هم یکی از کارهای نیمه تمام نود و نه رو تموم کردم
و
هیچ کدوم از اون رنج ها الان نیستند
زندگی همینه
قشنگه نه؟
با اینکه میدونم دوباره سر و کله شون پیدا میشه

سال نود و نه، تو قشنگ بودی
حرف پشت سرت زیاد بود اما تو قشنگ بودی، اگر بفهمیم