سکوت

چرا سکوت کردید؟
این سوالی بود که این مدت از من پرسیده میشد.
در فضای مجازی شاید اما در زندگی واقعی خیلی حرف زدم و از برداشت ها و عقایدم گفتم و گاهی بحث کردم.
هنوز هم نمیدونم که چطور میشه در فضای دوقطبی اینستاگرام حرف زد وقتی به هیچ قطبی تعلق نداری و فقط از دریچه یک روانشناس کودک به ماجراها نگاه میکنی.
یک زیست روانشناسانه به همراه دز بالایی از مادرانگی.

و اونوقت ماجرا از دید من این طوری میشه:
وقتی در مدرسه یکی از نوجوانها نظرش رو به مدیر گفته بود درباره اعتراض ها و مدیر مادرش رو خواسته بود و با ادبیات ناخوشایندی حرف زده بود، عصبانی بودم از مدیری که فرصت گفتگو رو از بین برده و با نوجوان و مادرش کلی حرف زدم.

و از اون طرف با مادر یکی از مراجع ها که گفت شب ها برای هیجان و خنده میریم پشت بام و شعار میدیم صحبت کردم که قضیه رو از حالت هیجانی خارج کنید و درباره علت شعار و اعتراض ها با کودک گفتگو کنید و حواستون به مرزهای کودکی اش باشه.

وقتی پشت چراغ قرمز هستم و صدای بوق ممتد ماشین ها میاد به علی فکر میکنم که در طیف اوتیسم است و به دلیل سروصدای این روزها مجبور شدند کمتر خانه خودشان باشند که بچه در آرامش باشد

و از اون طرف به فکر بچه های کتابخانه روستا هستم و تو دلم دعا میکنم که امروز دوباره نت ضعیف نشه که کلاس آنلاینی که چند روز برای هماهنگی اش زحمت کشیدیم رو بتونیم براشون برگزار کنیم.

در سه روزی که اعلام شده بود اعتصاب کنید ما سر کار بودیم نه به خاطر لجبازی یا مردمی نبودن به این دلیل که سلامت روان بچه ها تعطیلی بردار نیست و باید کیس های خودکشی رو حتما پیگیری کنیم.

با نظرسنجی از خانواده ها که دسترسی به فیلترشکن ندارند کوچ کردیم به ایتا با همه مشکلاتش، اما کانال تلگرام رو هم فعال نگه داشتم.

❤️همه اینها رو گفتم که بگم من نمی تونم همرنگ هیچ گروهی بشم چون روش و ارزش های هر گروه با عقایدم فاصله داره و فقط سر هر تصمیمی که به نفع بچه های سرزمینم هست می ایستم، در هر جا اشتباهی بوده و هست میگم و هر جا خوبی و روشنی هست تحسین میکنم، هر چند که به دلیل مسیرم ناسزا بشنوم

????برای من سالهاست که مبارزه آغاز شده است